یک نقطه

ساخت وبلاگ
شاعری بی ادّعایم از دیار قُلّه ها ،صخره ای در سایه ساری با صلابت سربلندهستم از وادی عرفان و ادب شعر و شعورسربزیری غرق دنیای فصاحت ، سربلندجستجویم در تمام عمر خود نیکی به مهردر مسیر جستجو ساعی به غایت سربلندمثل ابنایم غمین از رنج مردم بوده امروح حسّاس فراری از رذالت ، سربلندساده مانند گلستانی که رنگین از گل استدسته گل در خانه ی زیبای غیرت ، سربلندکرده در اشعار خود از روزگاران شکوه هاگفته در ابیات آن از واقعیّت ، سربلندگرچه دائم ناله کردم از زمین و از زمانراضیم از خالقم ، اوج رضایت ، سربلندیار همسر ، مهربان از بهر فرزندان خوداز برای مردمان کوچک به شدّت، سربلندلذّتم احساس همدری و همراهی به خلقدست بخشنده بقدر وسع و طاقت سربلندعشق من اردیبهشت و فصل گلهای بهارعاشق گلهای زیبا و طبیعت ، سربلندزیر چتر روزگاران دیده ام بالا و پستدلخور از نامردمی از اهل قدرت ، سربلندچشم امّیدم بسوی ذات پاک بارالا ،گشته ام همواره از خالق حمایت سربلندزندگی با نام نامی محبّت کرده امبوده الگوی من الماس کرامت سربلندتیر بسیاری بسویم گشته پرتاب از بدیچون همیشه ایمن از زشتی و ظلمت سربلندبا سرافرازی به دنیا آمدم ، در طیّ آن ،همنشین با همسری غرق محبّت سربلندمن حقیقت را نوشتم تا نماند در غبارعاشق حق وقت پیری ، برده لذّت سربلند. یک نقطه...
ما را در سایت یک نقطه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3kootevall1 بازدید : 67 تاريخ : دوشنبه 15 اسفند 1401 ساعت: 15:40

به اکسیر محبّت چاره کن ایدوست ، بیمارمتنی خسته و روحی زخمی و حال بدی دارمنبستم طَرفی از رنج و تلاشم سخت رنجورممیان تار و پود سختی دوران گرفتارممن اندوهگین ترین مرد بظاهر شادمان هستمکه دادم دست نااهلان دل خود را، گنهکارمنمودم توبه تا گِرد ریاکاران نگردم هیچشکستم توبه ام رسوا شدم بدنام بازارمتو هستی آرزوی بودنم از زندگی ایدوستبنوشان از می ناب رفاقت ، کن سبکبارمبدون ساحلت سامان نمی‌گیرم ، غریقم منبیا من ناخدای عاشق کشتیّ افکارم بیا پهلو بگیرم در کنار ساحل اَمنَتتو را ای ساحل آرام جانم دوست میدارم .#احمد_یزدانی یک نقطه...
ما را در سایت یک نقطه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3kootevall1 بازدید : 79 تاريخ : دوشنبه 15 اسفند 1401 ساعت: 15:40

چون تراریخته ها آمده اندروی هر طاقچه ای سرطانهدرد و بیماری و رنج همراهشسود چرکین تبهکارانهکُلّ عالم همه طردش کردندآمده خانه ما مهمانهگرچه دنیا سه طلاقش داده عقد ما گشته و همسرجانه با خودش درد و مرض آوردهشهر و ده شد همه داروخانهما همه غرقه شده در مصرفاو خوش از اینکه بلای جانههرچه را گفته که بد هست شدهحاکم سفره ی ما رندانهشده جان‌های همه بازیچهشد سلامت چو خیال افسانهبانی جان خلایق ، بی‌رحمکرده جسم همه را ویرانهاز نفوذ است که هر بی انصافثروت اندوز غم ایرانهاز برای زدن و بردن خودآنچه را پاس ندارد جانهسرسری رد نشو از گفتارمخانه ها در خطر طوفانهباید همراهی و همکاری کرددرد را نسخه فقط درمانهتا زمانی که نگردد چارهجان ما عرصه گه دزدانه . یک نقطه...
ما را در سایت یک نقطه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3kootevall1 بازدید : 73 تاريخ : دوشنبه 15 اسفند 1401 ساعت: 15:40

متفاوت هستم ، احمد یزدانی با نگاهی ویژه ؛ بینشی انسانیاهل شعر و واژه ، جمله را میکاومگاه صاف و آبی ؛ گاه هم بارانیجنس من از هجرت ،ره سپردن کارمعاشق تغییرات ؛ریشه ای ، بنیانیمثل شمعی روشن ، سوز و سازی دائمگریه هایم جانکاه ، ضجّه ها پنهانیساده ؛ بی پیرایه ،بی گره ؛ بی مشکلخاطراتی روشن ؛ سختی و آسانیایده آلم قُلّه ، رو به آنجا راهیظاهرم آرام است ،سینه ام طوفانیمیکنم با شعرم ؛ رو به فردا پروازهاله ای از احساس ؛ مثبت و نورانیعاشقِ زیبائی ، مثل گل ،آزادینا امیدی محکوم ، کردمش زندانی . یک نقطه...
ما را در سایت یک نقطه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3kootevall1 بازدید : 78 تاريخ : سه شنبه 2 اسفند 1401 ساعت: 19:59

گریه باید کرد بر وضعی چنینگشته بازیچه کنون ارکان دینلعن و نفرین بر عوام النّاس بادبا خرافه کرده اند سارق  امینمار این مردم کنون شد عکس ماراشک باید ریخت بر این سرزمینضربه کاری به حال مردمندارتجاع حاکم بجای نصّ دینچون بیفتد دست نادان علم نتمار عالم دارد او  در آستینچون نباشد ادّعاها با عملمی شود رسوا در هرجای زمینجای برگشتن شود غرق دروغمی کند در گور جهل خود کمین .تا حماقت حاکم است و جهل دینروزگاری بهتر از این را نبین . یک نقطه...
ما را در سایت یک نقطه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3kootevall1 بازدید : 85 تاريخ : سه شنبه 2 اسفند 1401 ساعت: 19:59

متفاوت هستم ، احمد یزدانی با نگاهی ویژه ؛ بینشی انسانیاهل شعر و واژه ، جمله را میکاومگاه صاف و آبی ؛ گاه هم بارانیجنس من از هجرت ،ره سپردن کارمعاشق تغییرات ؛ریشه ای ، بنیانیمثل شمعی روشن ، سوز و سازی دائمگریه هایم جانکاه ، ضجّه ها پنهانیساده ؛ بی پیرایه ،بی گره ؛ بی مشکلخاطراتی روشن ؛ سختی و آسانیایده آلم قُلّه ، رو به آنجا راهیظاهرم آرام است ،سینه ام طوفانیمیکنم با شعرم ؛ رو به فردا پروازهاله ای از احساس ؛ مثبت و نورانیعاشقِ زیبائی ، مثل گل ،آزادینا امیدی محکوم ، کردمش زندانی . یک نقطه...
ما را در سایت یک نقطه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3kootevall1 بازدید : 79 تاريخ : سه شنبه 2 اسفند 1401 ساعت: 19:59